آخ حسن یزدانی، نقره به تو نمیآید ...
تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۷۳۵۷۷۸
عصرایران؛ احسان محمدی- دلم میخواهد بنویسم در ورزشی مثل کُشتی مساوی وجود ندارد، یک روز پیروز میشوی و یک روز شکست میخوری و نباید از شکست «حسن یزدانی» ناراحت باشیم، بهرحال مدال نقره المپیک هم ارزشمند است و آینده از مال اوست، باید به المپیک بعدی نگاه کرد و ... اما دروغ چرا! از لحظهای که «دیوید تیلور» خم حسن را گرفت و او را روی زمین کوبید و مدال طلایی که کف دستش بود را قاپید شقیقههایم درد میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با آنکه یادم میآید چطور در فینال المپیک ریو وقتی از انور گدیف عقب بود و در هفت ثانیه آخر امتیاز ششم را گرفت و پیروز شد و طلا را به ایران آورد و ورزش قهرمانی همین است و ... همه این حرفها را خودم بلدم اما از آن شبهایی است که لالایی بلدم اما خوابم نمیبرد.
برخلاف جمع کثیری که تنها در خلال المپیک هوادار ورزشکاران میشوند و بعد از آن میروند پی زندگیشان، ورزش بخش بزرگی از زندگی من است. برای همین این برایم فقط یک مسابقه نبود، یادآور شکست علیرضا حیدری مقابل کورتانیدزه در المپیم سیدنی بود، شکست تلخ علیرضا دبیر در المپیک آتن را یادم آورد، یادآور حمید سوریان در المپیک ریو بود وقتی که با هفت امتیاز از حریف قزاقستانی جلو بود و ضربه فنی شد و به سقف زل زد و ... یاد همه روزهایی که بعد از یک مسابقه ورزشی گفتیم «حیف شد. حیف!»
با علم به اینکه دیوید تیلور یک جادوگر روی تشک است مسابقه را دیدم، یادم بود که 29 بهمن 1395 در کرمانشاه وقتی دو کشتیگیر روبروی هم قرار گرفتند و حسن وقت اول را برد، در وقت دوم تیلور چطور او را ضربه فنی کرد، میدانستم او چطور از سد دو غول هم وزنش یعنی کایل داک و جردن باروز گذشته و به المپیک آمده، میدانستم ... اما آدم چطور این چیزها را به قلبش بگوید به ویژه وقتی کسی مثل حسن یزدانی یار توست که در این وزن یک پادشاه است، حریفان را چنان درو میکند که انگار کار واجبی دارد و نمیتواند صبر کند و 6 دقیقه کشتی بگیرد!
مسابقه برای ما خوب شروع شد. جلو افتادیم. نه با فن که با خروج حریف از تشک. حریف زیر گرفت و دو امتیازی شد. همان چیزی که از آن میترسیدیم. حریفان راه نفوذ به قلعه حسن یزدانی را پیدا کردهاند: زیر یک خم گرفتن. حسن یزدانی حمله کرد. اخطار و امتیاز برای ما. حالا فقط 20 ثانیه مانده بود تا 3-2 ببریم اما یک لحظه انگار پلنگ جویبار کف کفشهایش به تشک چسبید، دیوید تیلور یورش برد، زیر گرفت، یزدانی خاک شد، غلامرضا محمدی توی سرش کوبید، ما قلبمان ایستاد و «شیر مادر و نان پدر حلالت» هادی عامل گزارشگر بازی توی دهانش ماسید ... مسابقه را باختیم، مدال طلای المپیک از لای انگشتان حسن یزدانی لیز خورد و به اعماق اقیانوس رفت. نقره به تو نمیآید حسن یزدانی!
حالا همه کارشناس شدهایم. به شیوه کشتی گرفتن یزدانی، کوچ کردن مربیان، ضعف بدنسازی، فشار روانی بیش از حد روی شانههای پلنگ جویبار و ... ایراد میگیریم اما چیزی درست نمیشود. حتی اگر حق با ما باشد مدال طلا را به آمریکا بردند. چه روز تلخی بود. شکست پشت شکست.
مادرم در هر حالی هوادار ورزشکاران آفریقایی بود. میگفت: «روله! اینا فقیرن، بذار مسابقه رو ببرن کمی خوشحال بشن!» اندوه عمیق ملی بعد از یک شکست ورزشی نشان میدهد ما هم «فقیرِ شادمانی» هستیم. «شادی دستهجمعی» که چند ساعت مصیبتهایمان یادمان برود وگرنه میدانم که یک مدال طلا نه واکسن میشود برای مبارزه با کرونا، نه نان برای ملت، نه آب برای خوزستان، نه ...
چند روز دیگر اتفاقاتی میافتد که این غم را زیر موج خودش پنهان میکند و میگوییم «ما رو باش برای چی غصه میخوردیم!» پیشبینی تلخی است اما طولی نمیکشد ....
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: حسن یزدانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۷۳۵۷۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نحوه اعزام حسن یزدانی به المپیک؛ بحران بزرگ یا یک اتفاق عادی؟!
آفتابنیوز :
حسن یزدانی، قهرمان پرآوازه کشتی ایران، تبدیل به سوژه داغی برای فضای ورزشی این روزهای ایران شده است. دلیلش بازگشت او به تشک کشتی و ارائه فیلمی چندثانیهای از تمرینش با کشتیگیری به مراتب سبکوزنتر از خودش است. او نشان داده بعد از عمل سنگینی که روی کتفش داشته، برگشته و مهیا است تا در المپیک پاریس به میدان برود.
یزدانی پیش از این در تلویزیون وعدهای با این مضمون داده بود که در پاریس، هم تیلور را میبرد و هم طلا میگیرد. باوجوداین اتفاقاتی رخ داده که شاید با چنین شفافیتی نتوان درباره ادعای حسن یزدانی صحبت کرد. اولین آنها غیبت دیوید تیلور، رقیب همیشگی یزدانی در پاریس است. او در یک شگفتی بزرگ در مسابقات انتخابی تیم ملی آمریکا، مبارزهاش را به آرون بروکس ۲۳ ساله باخت و به همین سادگی از تیم ملی بیرون ماند.
داستان اول برای حسن یزدانی شیرین است. تیلور در سالهای اخیر بهخوبی نشان داده بود راه بردن یزدانی را فراگرفته و حتی او را در آخرین جدال، ضربه فنی هم کرد. آمار تقابلهای این دو هم بهخوبی گواه برتری تیلور در تقابلهای رودررو است. حالا که جادوگر آمریکایی در پاریس غایب است، این بهترین فرصت برای حسن یزدانی است تا یک مدال دیگر المپیک به ویترین پررنگ و لعابش اضافه کند؛ ولی اینها همگی در گرو محققشدن داستان دوم است که تلخ و دارک نشان میدهد.
یزدانی کتفش را به تیغ جراحان سپرده و بهتازگی به تشک برگشته. او آنقدر درگیر فیزیوتراپی و آمادهسازی است که حتی فرصت حضور در اردوی اول تیم ملی را از دست داده است. از آنجا که کمتر از سه ماه به بازیهای المپیک مانده، این نگرانی وجود دارد که نکند به لحاظ جسمی و ریکاوری، در موعد مقرر آماده نشود و نتواند در المپیک کاری از پیش ببرد؛ بهویژه اینکه پیشتر علیرضا دبیر، رئیس فدراسیون کشتی هم ابراز نگرانی کرده و از این گفته که در ایران هر کشتیگیری که کتفش را عمل کرده، دیگر آن کشتیگیر سابق نشده است. پس، اتفاق بدتر برای حسن یزدانی، تصور این سناریو است که او نهتنها شانسی برای گرفتن مدال در المپیک نداشته باشد؛ بلکه اصلا نتواند به این بازیها اعزام شود.
در چنین فضایی است که فدراسیون کشتی تصمیم مهمی گرفته و به این نتیجه رسیده که یزدانی را در فاصله ۵۰ روز مانده به بازیهای المپیک، به رقابتهای کشتی مجارستان اعزام کند تا میزان آمادگی او و پاسخدهی کتفش به عمل جراحی را بسنجد. تا به اینجا همه چیز منطقی به نظر میرسد؛ ولی در یکی، دو روز گذشته، چنین تصمیمی بخشی از جامعه کشتی را آشفته کرده و فریاد وا اسفا سر دادهاند که حرمت قهرمان حفظ نشده است.
اینجا روایتها کمی متفاوت است؛ مثلا خبرگزاریهای نزدیک به دولت از این شایعه نوشتهاند که یزدانی از مسئولان فدراسیون کشتی درخواست کرده بدون حضور در مسابقهای، به پاریس اعزام شود که با پاسخ منفی اهالی فدراسیون مواجه شده است. پارهای دیگر هم از این میگویند که رقابتهای مجارستان برای حسن یزدانی سنگین است و نباید او را به چنین تورنمنتی اعزام کرد؛ بهویژه اینکه ممکن است آرون بروکس هم در مجارستان باشد و کار را برای حسن یزدانی سخت کند.
چنین تحلیلهایی باعث دوپاره شدن نظریات علاقهمندان به کشتی شده و حالا با حسن یزدانی به گونهای رفتار میشود که گویی قرار است تبدیل به یک بحران ملی شود. در اینکه حسن یزدانی پرافتخارترین کشتیگیر ایران است، تردیدی وجود ندارد؛ در اینکه شأن او باید حفظ شود، هم شکی وجود ندارد؛ ولی مشخص نیست اعزام او به یک تورنمنت خارجی چطور میتواند موارد بالا را نقض کند. چنین تفکراتی اهمیت بازیهای المپیک و کسب افتخار را قربانی یک اسم میکنند؛ البته اسم حسن یزدانی اعتباری برای کشتی ایران است؛ ولی فرض محال، اگر یزدانی با ناآمادگی و بدون محکخوردن به المپیک برود و آنجا حتی قبل از رسیدن به فینال با نتیجهای اسفبار به کارش در پاریس پایان دهد، آیا حرمتش حفظ شده است؟
ضمن اینکه چنین جریانی باید پاسخگوی این پرسش مهم هم باشند که چرا حسن یزدانی حاضر نشد کتفش را زودتر عمل کند تا بهموقع برای پاریس مهیا باشد؟ چرا یزدانی اجازه داد شایعاتی که میگفتند او برای رسیدن به پاداش بازیهای آسیایی، جراحیاش را به بعد از هانگژو موکول کرد، شکل بگیرد؟ حالا آنها باید پاسخ دهند که اگر المپیک برای یزدانی و اعتبار کشتی ایران اهمیت وافری داشت، چرا او کتف آسیبدیدهاش را زودتر به تیغ جراحان نسپرد؟
اینها البته بخشی از این دوپارگی موجود است؛ چراکه باید آن روی سکه؛ یعنی کادر فنی را هم دید. حسن قرار است در فاصله ۵۰ روز مانده به المپیک به مسابقهای خارجی اعزام شود؛ اگر او بدرخشد که حرف و حدیثی نیست و با شایستگی راهی پاریس میشود و بسیاری را امیدوار میکند که مدال دیگری برای کاروان ایران بگیرد؛ اما اگر ناآماده باشد، آیا ۵۰ روز، زمان کافی برای مهیاکردن یک کشتیگیر دیگر برای اعزام به پاریس خواهد بود؟
بدیهی است که این دوگانگی نیاز به ظرافت خاصی دارد که بدون دخیلشدن احساسات باید دربارهاش تصمیمگیری شود. حسن هم تا رقابتهای مجارستان به قدر کافی فرصت دارد تا توان از دست رفتهاش را بازیابد و خودش را در غیاب گربهسیاه آمریکاییاش محکی جدی بزند. محکی که سربلند بیرونآمدن از آن میتواند تکلیفی جدی برایش قلمداد شود. یزدانی حمایت فدراسیون را دارد؛ ولی بعید است این فدراسیون هم حاضر شود چشمبسته روی کتف آسیبدیده حسن قمار کند.
منبع: شرق